سادهترین تعریف فریلنسر (Freelancer) این است که یک نفر، بدون اینکه به یک سازمان یا کسب و کار و شرکت مشخص متعهد شود، فعالیت حرفهای و تخصصی خود را برای مجموعههای مختلف انجام میدهد و بسته به نیاز و پروژههای در دسترس، کارفرمای خود را تغییر میدهد.
مفهوم فریلنسر یا آزادکار، طی دهههای اخیر مطرح شده است.
میتوان گفت که آغاز انقلاب صنعتی، دوران شکلگیریِ سازمان به مفهوم مدرن آن بود. همزمان با مطرح شدن مفهوم سازمان، مفهوم شغل هم معنای تازهای پیدا کرد.
شغل به معنای مدرن آن، پس از انقلاب صنعتی معنا پیدا کرد. به این مفهوم که فرد، به همکاری و رابطهی بلند مدت با یک سازمان متعهد میشد و علاقمند بود که شغل و رابطهی خود را تا حد امکان حفظ کند.
بحث امنیت شغلی هم تقریباً در همین زمان به صورت جدی مورد توجه قرار گرفت.
یکی از فاکتورهای انتخاب شغل این بود که در این موقعیت، چقدر امنیت شغلی خواهم داشت؟
در سالهای میانی قرن بیستم و با توسعهی صنعت تبلیغات، چالشهای جدیدی به وجود آمد.
به عنوان مثال، در صنعت تبلیغات، شغلهایی به وجود آمد که از نظر خود افراد شاغل، گران قیمت و تخصصی محسوب میشد. اما کارفرما نمیخواست یا نمیتوانست حقوق و کارمزد بالایی برای آنها در نظر بگیرد.
حتی گاهی اوقات، کارفرما احساس میکرد که به صورت تمام وقت به آن تخصصهای گران قیمت نیاز ندارد.
فرهنگ فریلنسری
تصور کنید که یک نفر، میتواند تیترهای تبلیغاتی زیبا بنویسد. یا یک نفر میتواند برای ساخت یک تیزر تبلیغاتی، ایده پردازی کند.
کسی که امروز تیتر مینویسد، ممکن است تا چند هفته کار جدی دیگری نداشته باشد. کسی هم که ایده پردازی یک تیزر تبلیغاتی است، باید پس از مطرح کردن ایده، آنقدر منتظر بماند تا سفارش ساخت یک تیزر جدید برسد.
شخص هنرمند، معتقد است که کار او قیمت بالایی دارد و سهم مهمی از موفقیت و شکست کل پروژه، به کار او بستگی دارد.
این تصور نادرست هم نیست. اما کارفرما هم نمیتواند به او حقوق بدهد تا او بیکار بنشیند و منتظر سفارش بعدی بماند.
فرهنگ آزادکاری یا فریلنسری در چنین شرایطی به تدریج شکل گرفت.
فریلنسرها به جای اینکه به یک شرکت خاص متعهد شوند، به صورت سفارشی یا پروژه ای کار میکنند. در این حالت، کارفرما دیگر حقوق ثابت پرداخت نمیکند، و قیمت تمام شدهی کارها برایش کاهش مییابد. از سوی دیگر، فریلنسر یا آزادکار هم، میتواند قیمت بهتری برای هر پروژه با سفارش دریافت کند، و ضمناً با مجموعههای مختلف و متعددی کار کند، و عملا همه در این بازی برنده خواهند بود.
اقتصاد فریلنسرها
با ظهور اینترنت و گسترش وب، فعالیت فریلنسرها هم افزایش یافت. این افزایش چنان جدی و چشمگیر بود که امروزه اصطلاحی به نام اقتصاد فریلنسرها شکل گرفته است.
برآوردها حاکی از آن است که یک سوم کل نیروی کار کشور آمریکا، به صورت فریلنسری فعالیت میکنند.
توسعهی اینترنت و فنآوری اطلاعات، از دو طریق بر توسعهی اقتصاد فریلنسری تاثیر داشته است:
- تکنولوژیهای ارتباطی، فرصت کار از راه دور و ارسال و دریافت پروژهها به صورت غیرحضوری را افزایش داده و از این طریق، ظرفیت انجام کار افزایش یافته است.
- با توسعهی تکنولوژی اطلاعات، دهها فعالیت جدید مانند خدمات امنیت وب، طراحی وب و توسعه اپلیکیشنها، شکل گرفتهاند که در ذات خود، استعداد و پتانسیل زیادی برای کار فریلنسری دارند.
مهارت های کلیدی فریلنسر
بسیاری از مهارت ها میتوانند برای فریلنسرها مفید باشند. اما حداقل چهار مهارت وجود دارد که اگر فریلنسر هستید، پیشنهاد من این است که آنها را جدی بگیرید.
1. مهارت مذاکره
میدانیم که در شرایط رقابتی فعلی، بدون مذاکره موفق نمیتوان پروژه گرفت. مذاکره صرفاً به مذاکره تنظیم قرارداد محدود نیست. چون در طول پروژه هم، دائماً چانهزنی بر سر جزئیات پروژه برقرار است و در نهایت، گرفتن پول هم ماجراها و دردسرهای خودش را دارد.
بنابراین میتوانیم با قاطعیت بگوییم که فریلنسرها دائماً با مذاکره و متقاعدسازی سر و کار دارند و اگر در این زمینه قوی نباشند، هرگز نمیتوانند به یک فریلنسر موفق تبدیل شوند.
به همین علت، یادگیری مذاکره به عنوان مهارتی مهم برای فریلنسرها ضروری است.
2. مهارت مدیریت پروژه
مهارت دیگری که همهی مشاغل فریلنسری به آن نیاز دارند، مدیریت پروژه است. مدیریت پروژه فقط به پروژههای بزرگ نفت و گاز محدود نمیشود. حتی یک کار کوچک و مختصر دو هفتهای هم، به مهارت مدیریت پروژه نیاز دارد.
میتوانیم بگوییم هر فریلنسر یک مدیر پروژه است که باید یک پروژه موفق را تحویل دهد.
بنابراین به عنوان یک فریلنسر باید بتوانید برنامه ریزی و کنترل پروژه را انجام دهید و بیانیه کلیات پروژه را بنویسید و آرزوها و رویاهای کارفرما را به لیستی واقعبینانه از اقلام قابل تحویل تبدیل کنید.
یادگیری مباحثی مانند مدیریت پروژه های کوچک میتواند در زمینه اجرای پروژه های فریلنسری کمک کننده باشد.
3. مهارت گزارش نویسی
از لحظهای که پروپوزال یک پروژه را مینویسید و به کارفرما ارائه میدهید تا وقتی که صورتجلسه پایان کار را تنظیم میکنید، درگیر گزارش نویسی هستید.
همچنین در تمام مدتی که پروژه به پیش میرود، لازم است گزارش پیشرفت کار تنظیم کرده و برای کارفرما ارسال کنید.
خوشمان بیاید یا نیاید، بسیاری از کارفرماها به جای کار، به گزارش کار پول میدهند. حتی اگر نگاه مستقیم مشتری چنین نباشد، واحد مالی و حسابداری، عاشق گزارشهای شماست و با دریافت گزارش، زودتر قانع میشود که پول شما را پرداخت کند.
مهمتر از همهی اینها، گزارش نویسی یک ابزار قدرتمند ارتباطی هم هست که میتواند اختلافات میان شما و کارفرما را به حداقل ممکن برساند و در مدیریت تعارض به کمکتان بیاید.
به همین علت، پیشنهاد من به فریلنسرها این است که برای گزارش نویسی وقت بگذارند.
4. مهارت مشاوره
فریلنسری یک دنیای بسیار بزرگ با طیف گستردهای از مشاغل است. اما بررسیها نشان داده که بسیاری از افرادی که علاقهمند به کار فریلنسری هستند، از میان انواع مشاغل فریلنسری شغل مشاوره را به عنوان مسیر شغلی آینده خود برگزیدهاند.
اگر شما هم از جملهی همین افراد هستید و به مشاوره علاقهمندید، پیشنهادم این است که علاوه بر مهارتهای بالا برای یادگیری مباحث مرتبط با مشاوره هم وقت کافی را اختصاص بدهید.
با یادگیری مهارت مشاوره نه تنها خطاهای شما در مسیر کار فریلنسری کاهش مییابد بلکه مسیر رشد و موفقیت را هم سریعتر طی میکنید.
در زمینه فریلنسری چه فرصتها و تهدیدهایی را می شناسید و چه تجربیاتی دارید؟ خوشحال میشویم اگر تجربیاتتان را با ما به اشتراک بگذارید.