یکی از نخستین گام‌های برنامه ریزی استراتژیک این است که بیانیه ماموریت کسب و کار را تهیه و تنظیم کنید. در واقع، اغلب سندهای استراتژیک، با بیانیه ماموریت آغاز می‌شوند.

تا به حال چند نمونه بیانیه ماموریت دیده‌اید؟ قاعدتاً نمونه‌های فراوانی به چشم‌تان خورده است.

شاید این بیانیه‌ها در قاب‌های زیبا و شکیل، آویخته بر دیوار اداره‌ها و شرکت‌ها به چشم‌تان خورده باشد. شاید هم، دیده باشید که بعضی شرکتها، یک دفترچه را به عنوان سند استراتژی تنظیم می‌کنند و بخشی از آن را به بیانیه ماموریت اختصاص می‌دهند. حتی ممکن است خودتان در تدوین و نوشتن بیانیه ماموریت مشارکت کرده باشید.

همین مسئله باعث می‌شود که حرف زدن از بیانیه مأموریت دشوار باشد. به نظر می‌رسد که همه کمابیش با روش تدوین بیانیه ماموریت آشنا هستیم و نیازی نمی‌بینیم که در این زمینه، حرف بیشتری بخوانیم و بشنویم.

ضمن این‌که اگر هم در نوشتن بیانیه مشکل داشته باشیم، با جستجو در گوگل به سادگی می‌توانیم نمونه‌های فراوانی از بیانیه های ماموریت را پیدا کنیم و از آن‌ها الهام بگیریم.

اما مشکل این‌جاست که حتی بعضی شرکت‌های بزرگ هم در نوشتن بیانیه ماموریت ضعیف هستند.

در برخی از شرکتهای بزرگ، آن‌چه به عنوان ماموریت یا چشم انداز نوشته می‌شود، صرفاً یک متن رسمی بی‌استفاده است که بیشتر از یک سند تزئینی کاربردی ندارد.

به مأموریت مایکروسافت توجه کنید: ما می‌خواهیم هر فرد و سازمانی روی این کره‌ی خاکی را توانمندتر سازیم تا دستاوردهای بیشتری کسب کنند.

اگر به شما گفته نمی‌شد که این مأموریت مایکروسافت است، آیا می‌توانستید حدس بزنید که با چه کسب و کاری طرف هستید؟ آیا این مأموریت نمی‌توانست مربوط به یک شرکت مشاوره مدیریت مثل مکنزی باشد؟

نوشتن بیانیه ماموریت، چندان ساده نیست. خصوصاً اگر قصد داشته باشید واقعاً به آن وفادار باشید و کاربرد بیانیه ماموریت‌تان صرفاً برای وب‌سایت و کاتالوگ شرکت‌تان محدود نشود.

این بیانیه باید در بزنگاه‌ها و دوراهی‌های دشوار تصمیم‌گیری، به کمک‌تان بیاید و نجات‌تان بدهد. اگر انتظار کمتری از بیانیه ماموریت دارید، می‌توانید بیانیه‌ یک شرکت‌ دیگر را کپی کرده و با کمی تغییر، به نام خودتان منتشر کنید.

اهمیت بیانیه ماموریت

بیانیه‌‌ ماموریت، بیانِ ماندگارِ اهداف یک کسب و کار است که آن را از سایر کسب و کارهای مشابه متمایز می‌کند.

بیانیه‌ی ماموریت حوزه‌ی عملیات یک کسب و کار را در قالب بازار و محصول بیان می‌کند و به پرسشی پاسخ می‌دهد که همه‌ی استراتژیست‌ها با آن روبرو هستند و آن هم این است که کار کسب و کار ما چیست؟

یک بیانیه‌ی ماموریت شفاف، باید ارزش‌ها و اولویت‌های یک سازمان را مشخص کند.

بیانیه‌ی ماموریت باید استراتژیست‌ها را وادار کند تا به بازارها و فعالیت‌های آینده و جذابیت بالقوه‌ی آن‌ها فکر کنند.

بیانیه‌ی مأموریت، کلیت مسیر آینده‌ی یک سازمان را مشخص می‌کند.

بیانیه‌ی مأموریت دائماً باید به کارکنان یک سازمان یادآوری کند که چرا این مجموعه وجود دارد و بنیان‌گذاران این سازمان زمانی که روی شهرت و داشته‌های خود ریسک کردند تا روح زندگی را در این مجموعه بدمند، چه تصویری از آینده در ذهن داشتند.

المان‌های بیانیه‌ی مأموریت

المان‌های بیانیه‌ی مأموریت

در تعریف ماموریت باید علت وجودی خودتان را مشخص کنید و بگویید چرا هستید؟ و فلسفه‌ی وجود شما چیست؟ البته در کنار علت وجودی باید ارزش‌های کلیدی کسب و کار هم بیان شود.

فهرست برخی از مهم‌ترین المان‌های مشترک بیانیه‌ی مأموریت در شرکت های بزرگ و موفق به شرح زیر است.

  • چه کسانی را مشتری خود می‌دانید؟
  • بازارهای هدف و مشتریان هدف شما چیست؟
  • محصولات و خدمات کلیدی شما چیست؟
  • حوزه جغرافیایی فعالیت شما کجاست؟
  • چه تکنولوژی‌هایی را به‌کار می‌گیرید؟
  • دغدغه‌های شما در زمینه‌ی بقا، رشد و سودآوری چیست؟
  • به چه فلسفه‌ای وفادارید؟
  • باورها، ارزش‌ها، الگوهای الهام‌بخش و اولویت‌های اخلاقی شما چیست؟
  • خود را به چه می‌شناسید؟
  • شایستگی کلیدی و مزیت رقابتی خود را در چه می‌بینید؟
  • دوست دارید دیگران شما را به چه بشناسند؟
  • در زمینه‌ی تصویر عمومی خود از نگاه جامعه چه دغدغه‌هایی دارید؟
  • درباره‌ی تصویری که کسب و کارهای همکار و هم‌حرفه‌ها از شما دارند چه دغدغه‌هایی دارید؟
  • چه نگاهی به کارکنان خود دارید و چه جایگاهی برای آن‌ها قائل هستید؟

تدوین بیانیه ماموریت

اگر یکی از همین بیانیه‌های مأموریت عمومی و رایج را بنویسید، مزیتش این است که می‌توان آن را قاب کرد و به عنوان تزئینات داخلی اتاق مدیریت و کارکنان، به‌کار گرفت.

اما اگر واقعاً یک بیانیه مأموریت واقعی بنویسید و آن را جدی بگیرید و مقید باشید که مطالب مطرح‌شده در بیانیه را رعایت کنید، بیانیه‌ی مأموریت می‌تواند فواید بیشتری داشته باشد که در ادامه به برخی از آنها می‌پردازیم.

مهار فرصت‌طلبی‌ها

بسیاری از مدیران، در رده‌های مختلف، گرفتار دام فرصت‌طلبی می‌شوند و نمی‌توانند به سادگی از کنار وسوسه‌ی فعالیت‌های سود‌دهِ کوتاه‌مدت عبور کنند.
در حالی که ذات استراتژی، در نگاه بلندمدت به فعالیت و کسب و کار است.

بیانیه‌ی مأموریت، اگر مبهم نباشد، می‌تواند قلمروِ توسعه‌طلبی مدیران را مشخص کند و تعیین کند که چه کارهایی را نمی‌توانیم و نمی‌خواهیم و نباید انجام بدهیم.

سند حل اختلاف

اگر مدیران بدانند که بیانیه‌ی مأموریت، یک سند تشریفاتی نیست و خودشان هم در تدوین و شکل‌گیری آن نقش ایفا کرده باشند، هر زمان که اختلاف یا تعارضی بر سر سیاست‌گذاری‌های کلان و استراتژیک داشته باشند، می‌توانند به بیانیه‌ی مأموریت مراجعه کنند و آن را به عنوان سندی برای حل اختلاف و مدیریت تعارض، به‌کار بگیرند.

تعیین تکلیف

کسانی که امروز با کسب و کار شما درگیر هستند، چه به عنوان کارمند، چه شریک تجاری و چه سهامدار، بر اساس بیانیه‌ی مأموریت می‌توانند تشخیص دهند که با چه کسب و کاری طرف هستند و خواسته‌ها و انتظارات و رویاهای این کسب و کار چیست.

کسانی هم که قصد دارند به تازگی به جمع ذی‌نفعان بپیوندند، می‌توانند بیانیه‌ی مأموریت را بررسی کنند و به عنوان یکی از معیارهای تصمیم‌گیری مد نظر قرار دهند.

شناسنامه‌ کسب و کار

فرض کنید کسی به تازگی با کسب و کار شما آشنا شده و می‌خواهد ببیند دقیقاً چه می‌کنید و قلمرو فعالیت شما چیست. چه سندی بهتر از بیانیه‌ی مأموریت می‌تواند پاسخ این سوال را مشخص کند؟

اثربخشی بیانیه مأموریت

بسیاری از مدیران این نگرانی را دارند که بیانیه ماموریت در شرکت آن‌ها به یک سند تشریفاتی تبدیل شود.

گاهی این نگرانی چنان شدید می‌شود که از همان ابتدا، باورِ چندانی به این سند شکل نمی‌گیرد و مدیران، هنگام تنظیم بیانیه مأموریت، با خود می‌گویند که به هر حال، این برگه به سرعت کنار گذاشته خواهد شد. بنابراین لازم نیست برای تدوین آن، انرژی زیادی صرف‌ کنیم.

توجه به موارد زیر باعث می‌شود که بیانیه‌ی مأموریت شما اثربخش‌تر باشد و جدی‌تر گرفته شود:

دخیل کردن مدیران و تصمیم‌گیران

برای تدوین بیانیه‌ی مأموریت، هر چقدر می‌توانید افراد بیشتری را درگیر کنید.

اجازه دهید که روی تک‌تک کلمات و عبارات بحث شود. اجازه دهید که ریسک‌ها و مزیت‌های افزودن یا حذف یک عبارت، مورد توجه قرار گیرد.

بگذارید همه احساس کنند در نگارش متن بیانیه سهم داشته‌اند و کسی فکر نکند که این بیانیه، کپی حرف‌ها و دغدغه‌های مدیران شرکت‌های دیگر است.

هر چقدر مشارکت در تدوین بیانیه‌ی مأموریت شرکت شما افزایش پیدا کند، قدرت نفوذ و تأثیرگذاری آن هم بیشتر خواهد شد.

تعیین حدود مشخص

اگر بیانیه‌ی مأموریت را خیلی بسته تعریف کنید، یعنی دقیقاً وضعیت امروز خود را بنویسید و افق پیش رو و فرصت‌های آینده را در آن نبینید، دیر یا زود مجبور می‌شوید آن را زیر پا بگذارید و فرصت‌های تازه را دریابید.

با این کار، بیانیه‌ی ماموریت بی‌اعتبار خواهد شد و دیگران هم می‌آموزند که به سادگی می‌توان مرزهای تعریف‌شده در بیانیه را زیر پا گذاشت.

اگر بیانیه‌ی مأموریت را خیلی باز تعریف کنید، هر کار و فعالیتی در قالب مأموریت شما می‌گنجد و دیگر کسی آن را جدی نخواهد گرفت. بیانیه‌ی مأموریت باید مثل حفاظ‌های کنار جاده باشد و گاه و بی‌گاه، دیده شود و به چشم بیاید و حضورش حس شود. نه این‌که مدیران را در یک دشت بزرگ بی‌حصار رها کند تا هر کاری که دلشان می‌خواهد انجام دهند.

استناد در جلسات

هر مدیری در هر سطحی، باید عادت کند که وقتی تصمیم مهمی را اعلام می‌کند، نشان دهد که این تصمیم چگونه در راستای بیانیه‌ی مأموریت شرکت است.

با این روش همه به اهمیت بیانیه‌ی مأموریت پی می‌برند و محتوای آن را جدی می‌گیرند.

بررسی نقدها

اگر کسی از کارکنان، در هر موقعیت و رده، اعلام کرد که یکی از رفتارها و تصمیم‌های شرکت، با بیانیه‌ی مأموریت سازگار نیست، به سادگی از کنار این حرف نگذرید.

ادعای او را بررسی کنید و اگر مشخص شد که درست می‌گوید، پس از اصلاح به او بگویید که به خاطر استناد به بیانیه، نقد او جدی گرفته شده است.

اگر هم ادعای او درست نبود، با صرف وقت به او توضیح دهید که چرا فکر می‌کنید از بیانیه تخطی نشده است.

به خاطر داشته باشید که بیانیه‌ی مأموریت را آن‌قدر تفسیر نکنید و شرح و بسط ندهید که اصل معنای آن در میان تفسیرهای مدیران گم شود.

بیانیه مأموریت

جایگاه بیانیه مأموریت

سه سند وجود دارند که جهت‌گیری‌های کلی کسب و کار را نشان می‌دهند:

  • سند چشم انداز
  • بیانیه مأموریت
  • ارزش های کلیدی

ارزش‌ها معیار تصمیم گیری هستند؛ چشم انداز نشان می‌دهد که ما می‌خواهیم به کجا برسیم یا ایده‌آل خود را چه می‌بینیم؛ و مأموریت می‌گوید که ما همین الان، خودمان را مشغول چه کاری می‌دانیم.

بنابراین سه اصطلاح ارزش و چشم انداز و مأموریت، مفاهیم متفاوتی هستند. اما بسیاری از سازمان‌ها، اصرار و وسواس ندارند که این سه را از هم تفکیک کنند.

مثلاً گاهی می‌بینید که ارزش‌ها به عنوان بخشی از ماموریت سازمان اعلام شده‌اند. گاهی چشم انداز و مأموریت یک‌جا معرفی شده است و حتی گاهی، در توضیح چشم انداز، مأموریت‌های سازمان بیان شده و زیر تیتر مأموریت، چشم انداز آمده است.

پیشنهاد من این است که به جای وسواس نشان دادن بر سر این واژه‌ها، به دنبال پاسخ سوال‌های مطرح شده در این مطلب باشید.

همه‌ی توضیحاتی که یک شرکت درباره‌ی علت وجودی‌اش و تصویر خود از فعالیت امروزش منتشر می‌کند، مأموریت آن شرکت است؛ حتی اگر عنوان متفاوتی برای آن انتخاب شود.

بیانیه مأموریت شرکت بویینگ

بویینگ، ترکیبی از مأموریت و چشم‌انداز و ارزش‌های ماندگار را در یک بیانیه ارائه کرده است و خود را ملزم ندیده به ساختاری که در کتاب‌های درسی استراتژی مطرح می‌شود، وفادار بماند.

مثلاً در چشم‌انداز، یک آرزوی بلندپروازانه و تعدادی هدف قابل دستیابی تا سال ۲۰۲۵ مشخص کرده است. آرزوی بلندپروازانه، بهترین بودن در حوزه‌ی هوا و فضا است و هدف‌های قابل دستیابی، مواردی مانند رهبری بازار و فعالیت در مقیاس جهانی را تشکیل می‌دهند.

با وجودی که بویینگ روی سایت خود، اعداد و ارقامی برای این اهداف اعلام نکرده، اما با توجه به این‌که برای آن‌ها مهلت در نظر گرفته، می‌توان حدس زد که سند کامل‌تری وجود دارد که در آن‌ها هر یک از این اهداف به شکل کمّی و قابل‌سنجش تعریف شده‌اند.

در همین نسخه‌ی رسمی هم می‌توان جهت‌گیری‌های بسیار مشخصی را مشاهده کرد. مثلاً عبارت Growth fueled by Productivity نشان می‌دهد که رشد مورد انتظار بویینگ، باید از طریق افزایش بهره‌وری حاصل شود.

به جای همین عبارت می‌شد شاهد عبارات متعدد دیگری باشیم. مثلاً رشد بر پایه‌ی افزایش حجم تولید یا رشد بر پایه‌ی افزایش فروش محصولات.

نکته‌ی دیگری هم در این بیانیه وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد و آن، کلی بودن مأموریت است: فراهم آوردن زیرساخت‌های اتصال در جهان، حفاظت از جهان، کاوش جهان و الهام‌بخش بودن، همگی از طریق نوآوری در هوا و فضا.

نباید اشتباه کنیم و بگوییم بیانیه‌های مأموریت را می‌توان بسیار کلی و مبهم نوشت.

باید به خاطر داشته باشیم که بسیاری از شرکت‌های بزرگ مثل بویینگ که ما آن‌ها را الگو قرار می‌دهیم، استراتژی خود را در سطوح مختلف تعریف می‌کنند و آن‌چه ما معمولاً می‌بینیم، استراتژی شرکتی است.

بویینگ در مجموعه‌ی خود، چهار کسب و کار بزرگ دارد.

  • تولید هواپیما
  • کارهای امنیتی و فضایی
  • تولید قطعات و لوازم یدکی و ارائه‌ی خدمات وابسته
  • ارائه‌ی خدمات مالی و اعتباری به مشتریان بویینگ

طبیعتاً هر یک از این کسب و کارها استراتژی‌ها و مأموریت‌های خود را دارند. اما وقتی یک سطح بالاتر می‌آییم و می‌خواهیم بیانیه‌ی مأموریت را به شکلی بنویسیم که همه‌ی این کسب و کارها را پوشش دهد، ناگزیر به سمت بیانیه‌های کلی‌تر خواهیم رفت.

در عین حال در همین بیانیه‌های کلی در سطح شرکت هم، دغدغه‌های این لایه را به شکل صریح و دقیق می‌بینیم. مثلاً تأکید می‌شود که بویینگ به عنوان یک بویینگ واحد فعالیت می‌کند و هیچ یک از دپارتمان‌ها و کسب و کارهای بویینگ نباید خود را مستقل از پیکره‌ی شرکت و جدا از سایر کسب و کارهای زیرمجموعه‌ی بویینگ ببینند.

نکته‌ی مهم دیگر هم این است که بویینگ مشخصاً خود را فعال حوزه‌ی هوافضا معرفی کرده و به این شیوه، قلمرو فعالیت خود را تعیین کرده است.

با این کار، مطمئنیم که چند سال بعد نمی‌شنویم که به پاس خدمات ارزشمند بویینگ در صنعت هوافضا، دولت آمریکا مثلاً یک پروژه‌ی بزرگ راه‌سازی یا کشتی‌سازی را هم به این شرکت داده است.

بیانیه مأموریت شرکت تویوتا

تویوتا نماد نگاه شرقی به بیانیه‌ی مأموریت است.

تویوتا تلاش‌های خود را به درختی تشبیه می‌کند که پنج ارزش اصلی، ریشه‌های آن هستند.

بنیان‌گذار خودروسازی تویوتا، این پنج ارزش کلیدی را از پدر خود نقل می‌کند. یعنی ما حتی سایه‌ی پدرِ بنیان‌گذار کسب و کار را هم بر روی سندِ استراتژیک امروز این شرکت مشاهده می‌کنیم.

عملگرایی، خلاق بودن، محیط گرم مانند فضای خانه و سپاسگزار بودن، نمونه‌هایی از این ارزش‌ها هستند.

تویوتا دو میوه‌ی اصلی برای این درخت متصور است: ایفای نقش در کل جامعه و به‌طور خاص ایفای نقش در صنعت جابجایی و تولید خودروهایی که همواره بهتر می‌شوند و از انتظارات مشتری، فراتر می‌روند.

با همین توضیحات، ما متوجه می‌شویم که تویوتا، قلمرو خود را Mobility تعریف کرده و پیشرو بودن و توسعه و پیشرفت را هم در همین قلمرو می‌بیند.

تویوتا در ادامه، ۱۲ اصل کلی را به عنوان تنه‌ی درخت کسب و کار خود معرفی می‌کند. اصولی مثل تعهد به کیفیت، فراتر رفتن از انتظارات مشتریان، جابجایی امن و مسئولانه‌ی انسان‌ها، احترام به زمین و مانند این‌ها.

همان‌طور که می‌بینید این اصول، نه آن‌قدر کلی تعریف شده‌اند که هر فعالیتی را شامل شوند، و نه آن‌قدر محدود که به زودی، معنا و اعتبار خود را از دست بدهند.

مثلاً با وجودی که هنوز خودران‌ها فراگیر نشده‌اند، بیانیه به شکلی تنظیم شده که خودران‌ها را هم شامل شود و با تغییر تکنولوژی، نیازی به اصلاح بیانیه‌ی مأموریت نباشد چون تأکید بیشتر بر جابجایی و Mobility است تا مثلاً لذت رانندگی و مواردی از این دست.

تویوتا هم‌چنین بعضی از اصول مدیریت ژاپنی را هم در بیانیه‌ی مأموریت خود گنجانده است. از جمله تأکید بر اصل کایزن و بهبود مستمر.

مرور این دو بیانیه و بیانیه‌ی صدها شرکت دیگر که به سادگی در اینترنت قابل دسترسی است، باعث می‌شود که شما از چارچوب‌های رسمی بیانیه‌نویسی فاصله بگیرید و بتوانید بیانیه‌هایی مفیدتر و اثربخش‌تر تدوین کنید.

و همواره به خاطر داشته باشید که بیانیه‌ی مأموریت، درست مانند لباس است که باید بر تن کسب و کار بنشیند و به همین علت، نمی‌توان با کپی‌کردن و رونویسی از بیانیه‌های کسب و کارهای دیگر، یک سند ارزشمند استراتژیک تدوین کرد.

آیا بیانیه ماموریت کسب و کاری را سراغ دارید که در زمینه‌هایی جای بهبود داشته باشد؟ خوشحال می شویم نظراتتان را با ما به اشتراک بگذارید.

turned_inدسته بندی : مدیریت کسب و کار
moreبرچسب : ، ، ، ، ، ،

مطالب مرتبط

MVP یا حداقل محصول قابل ارائه چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

فهرست