اگر قصد دارید که لینک سازی داخلی را به شکلی حرفهای انجام دهید، مناسب است که بحث Cornerstone یا محتوای شاخص را که در برخی مواقع با نام سنگ زیربنا یا صفحه ریشه هم شناخته می شوند را جدی بگیرید و به شکلی دقیقتر به آن بپردازید.
این بحث را میتوان زیرمجموعهای از معماری اطلاعات و یکی از نخستین گامهای ساختار دادن به محتوا در یک سایت یا وبلاگ دانست.
نباید با شنیدن یا خواندن اصطلاح Cornerstone حس کنید که با یک مفهوم پیچیده روبرو هستید. واقعیت این است که حتی اگر قبلاً این اصطلاح را در سئو یا استراتژی محتوا نشنیده باشید، باز هم احتمال دارد ناخودآگاه، چنین صفحاتی را طراحی کرده و بهکار گرفته باشید.
مفهوم Cornerstone
فرض کنید در وبلاگتان مطلبی دربارهی معرفی یک کتاب مینویسید. مدتی بعد، تصمیم میگیرید یکی از فصلهای کتاب را که برایتان جذاب بوده، در قالب یک مطلب جدید بیان کنید. احتمالاً پس از دریافت کامنتهای دوستانتان، تصمیم میگیرید یک مطلب در پاسخ به برخی ابهامهای مطرح شده بنویسید.
همانطور که میبینید به تدریج تعداد مطالبی که حول یک موضوع ثابت منتشر کردهاید، افزایش یافته است. در اینجا یک روش سنتی برای مرتبط کردن این مطالب با هم وجود دارد. آن هم این است که در ابتدا و انتهای هر مطلب، به نوعی رابطهی آن را با سایر مطالب مشخص و تعیین کنید.
با این کار، شما هر مطلب را به یک یا چند مطلب دیگرتان ربط میدهید و در نهایت، شبکهای از مطالب شکل میگیرند. دیاگرام زیر یک نمونهی فرضی از ایجاد ارتباط میان پنج مطلب مختلف را نمایش میدهد:
ویژگی Cornerstone
ویژگی این شیوهی نشر مطالب و اتصال آنها به یکدیگر این است که هیچ یک از این پنج مطلب، کلیدی محسوب نمیشوند. همهی آنها کمابیش در یک سطح هستند و هر کدام به یک یا چند مطلب دیگر ارجاع دادهاند.
اگر بخواهید به این سلسله مطلب اشاره کنید دو راه بیشتر ندارید:
- یا باید به نخستین مطلب لینک بدهید که مطالعهی آن الزاماً تصویر کلان بحث را در اختیار مخاطب قرار نمیدهد.
- یا باید روی همهی آنها یک برچسب (Tag) یکسان بگذارید و به آن برچسب لینک بدهید که در این حالت هم مشخص نیست مخاطب کدام مطلب را برای شروعِ مطالعه انتخاب کند.
راه حرفهایتر، همان چیزی است که به عنوان Cornerstone یا سنگ زیربنا و گاه به عنوان محتوای بنیادی یا محتوای شاخص شناخته میشود و میتوان آن را صفحه ریشه هم نامید.
به این صورت که شما یک مطلب ششم را تنظیم کرده و در آن، موضوع کلی بحث و پنج مطلب دیگر و رابطهی آنها با هم را بیان میکنید:
البته Cornerstone قرار نیست همیشه طی این فرایند و بعد از تولید چند مطلب مرتبط و سردرگم شدن مخاطب میان آنها تولید شود. مثلاً ممکن است از ابتدا،Cornerstone را طراحی و منتشر کنید و سپس به تدریج، مطالب مطرح شده در آن را تولید کرده و در اختیار مخاطب قرار دهید.
همچنین در سایتهایی که پیوسته به روز نمیشوند، Cornerstone میتواند بخشی از فرایند طراحی سایت باشد. به این معنا که طراح سایت بر اساس تجربهی خود و نیاز کسب و کار، چند Cornerstone اصلی تعریف کرده و بکوشد برای هر کدام از آنها، چند مطلب تولید و ارائه کند.
تفاوت Cornerstone با Landing Page
صفحهی فرود یا Landing Page دروازهی ورودی فضای شماست و همانطور که از نامش پیداست، این صفحهها محل ورود بازدیدکننده به سایت هستند.
صفحهی فرود الزاماً قرار نیست سنگ زیربنای مطالب شما باشد.
به عنوان مثال، ممکن است هنگامی که محصولی را برای فروش تبلیغ میکنید، یک صفحهی فرود اختصاصی برای آن در نظر بگیرید و آن صفحه را به مخاطبان معرفی کنید. در اینجا کارکرد صفحه به تعریفی که از Cornerstone ارائه کردیم نزدیک نیست.
فواید استفاده از محتوای شاخص
نخستین فایده استفاده از محتوای شاخص، Navigation و راهبری است. چون صفحه ریشه یا سنگ زیربنا میتواند به کاربر کمک کند تا مطالب مورد علاقهی خود را سادهتر بیابد و هم چنین هنگام استفاده از یک مطلب، جایگاه آن را در ساختار محتوا بفهمد و تشخیص دهد.
علاوه بر این، با استفاده از Cornerstone به مخاطبتان کمک میکنید ارزیابی بهتری از سایت و محتوای شما داشته باشند.
مخاطبی که یک یا دو مطلب شما را میخواند، ممکن است به سادگی متوجه نشود که با یکی از مطالب پراکنده در سایت شما روبروست یا اینکه واقعاً شما به صورت تخصصی و گسترده به آن موضوع پرداختهاید.
اما محتوای شاخص اگر با دقت و حوصله طراحی شود میتواند به مخاطب بگوید که او با چه حجم و عمقی از مطلب روبروست و بر این اساس، مخاطبتان میتواند دربارهی مطالعهی مکرر و مراجعههای بعدی به سایتتان، تصمیم درست بگیرند.
اهمیت محتوای شاخص در سئو سایت
استفاده از Cornerstone میتواند به شما در گرفتن کلماتی که رقابت سنگین بر روی آنها وجود دارد کمک کند.
جملات و عبارات طولانی را با مقالهها و مطالب تخصصی میتوانید به دست بیاورید. اما برای کلمات کوتاه، استفاده از Cornerstone میتواند شانس شما را افزایش دهد. البته به شرطی که به اندازهی کافی مقالات و انواع محتوای تخصصی و مفید در آن زمینه داشته باشید و اصول سئو را رعایت کرده و مطمئن شده باشید که سطح، تنوع و دقت مطالب شما، رضایت مخاطبی را که به توصیهی موتور جستجو به محتوای شاخص رسیده است را تأمین میکند.
علاوه بر نکات فوق، اگر Cornerstone به شکل حرفهای طراحی شود، احتمال اینکه مخاطب روی یکی از مطالبش کلیک کند افزایش مییابد و به این شیوه، عمق و نرخ کلیک مخاطب افزایش یافته و نرخ بانس کاهش پیدا میکند.
نکات کلیدی درباره سنگ زیربنا یا Cornerstone
در اینجا مثل اغلب مطالب و مباحث سئو، به بخشی میرسیم که سلیقه و تجربه در آن دخالت دارد. بنابراین، آنچه در ادامه میآید، بر اساس تجربهی من است.
با توجه به تجربی بودن این بحث، احتمال میرود افراد دیگر، نگاه و توصیهی متفاوتی نسبت به آن داشته باشند.
1- ساخت محتوای شاخص به تعداد مورد نیاز
برای یک سایت تخصصی که فقط روی یک موضوع بسیار خاص متمرکز شده، ممکن است یک Cornerstone کافی باشد.
اما اگر تنوع موضوع دارید یا سایتتان با وجود تخصصی بودن، زیرمجموعههای بسیاری از موضوع را طرح و بررسی کرده است، مناسبتر است چند Cornerstone در سایت خود در نظر بگیرید.
فرض کنید کسی وبسایتی دارد که در آن به ادیان و نظریههای آن پرداخته است.
حداقل چیزی که به ذهن میرسد این است که بعد از چند صد مطلب، باید Cornerstoneهای زیر در سایت وجود داشته باشند:
- نظریهپردازان ادیان
- مکاتب ادیان
- کتابهای ادیان
- تحلیلهای ادیان
اما این را هم فراموش نکنیم که Cornerstone وقتی معنا دارد که محتوای متنوع و متناسب با آن تولید شود و یا در برنامهی تولیدتان قرار داشته باشد. در غیر این صورت، وجود Cornerstone صرفاً میتواند خالی و خلوت بودن سایت را به مخاطب یادآوری کند.
2- توجه نکردن به سایز و تعداد کلمات
بسیاری از سایتها، آمارهایی ارائه میکنند و بر اساس آنها میگویند که اگر میخواهید Cornerstone شما از نظر موتورهای جستجو مطلوب باشد و رتبهی خوبی به دست بیاورد، حتماً بکوشید کلمات آن از مقدار مشخصی کمتر نباشد و یا از مقدار مشخصی بیشتر نشود.
تجربه به من نشان داده که بهتر است چنین توصیههایی را جدی نگیرید و بر روی همان اصل بنیادین سئو یعنی رضایت و تأمین نظر مخاطب فکر کنید.
گاهی اوقات، طولانی کردن مطلب باعث میشود چگالی کلمات کلیدی در آن کم شود و اصطلاحاً مطلب رقیق شود و همین مسئله، بر روی ارزیابی صفحهی شما توسط موتورهای جستجو، تأثیر منفی بگذارد.
از سوی دیگر، کوتاه بودن هم، میتواند جامع بودن مطلب شما را زیر سوال ببرد که خود، ضعف دیگری محسوب میشود.
به هر حال شما چند مطلب دربارهی یک موضوع مشخص دارید و باید آن چند مطلب را به شکلی شایسته و متناسب، در Cornerstone معرفی کنید.
پس به جای درگیر شدن با بازیهای فنی، فقط به این مسئله فکر کنید که چگونه میتوانید آن مطالب را به شکلی گویا برای مخاطبتان شرح دهید.
حاصل این تلاش میتواند ۵۰۰ کلمه یا ۱۵۰۰۰ کلمه باشد و هیچکس نمیتواند نسخهای از پیشتعیین شده در اختیارتان قرار دهد و محدودیتی را به شما تحمیل کند.
3- لینک دادن به محتوای شاخص
این نکته با وجود سادگی، گاهی اوقات از چشم دور میماند.
به عنوان مثال، اگر یک Cornerstone یا سنگ زیربنا با عنوان سئو داریم. مهم است به خاطر داشته باشیم که هر جا از سئو حرف میزنیم، حتماً به این Cornerstone لینک شده باشد.
با این کار هم بازدیدهای صفحه را افزایش میدهید و به تدریج آن صفحه را به مخاطب خود به عنوان صفحهای کلیدی میشناسانید و هم، موتورهای جستجو بر اساس بازدیدهای مخاطب و نیز لینکهای شما متوجه میشوند که آن صفحه مهم است و وزن بیشتری برایش قائل میشوند
4- فهرست نشدن صفحات شاخص
حتی یک فهرست ساده هم بهتر از نبودن چنین فهرستی است. اما ترجیحاً بکوشید Cornerstone شما صرفاً یک دایرکتوری از لینکها نباشد.
برای هر مطلب کمی توضیح دهید و رابطهی مطالب با یکدیگر را شرح دهید.
همچنین هر نکتهای که فکر میکنید دانستنش برای مخاطب قبل از رفتن به سراغ مطالب دیگری مفید است، در همانجا ذکر کنید.
خود Tagها و Categoryها تا حد زیادی شبیه یک فهرست هستند و اگر توضیحات بیشتر و کاملتری ارائه نکنید، چندان از این سطح فراتر نرفتهاید.
5- بهروز رسانی مداوم سنگ زیربنا
بسیار پیش میآید که بعد از مدتی، فراموش کنید به سراغ Cornerstone یا همان سنگ زیربنا بروید. پس اگر برای تولید محتوا، یک چک لیست طراحی کردهاید که البته منطقی است که این کار را بکنید، حتماً یکی از نکات چکلیستتان این باشد که لینک و توضیحات را در Cornerstone بعد از انتشار مطلب جدید قرار بدهید.
6- توجه به جنبههای بصری صفحه ریشه
این نکته منحصر به Cornerstone نیست و در واقع، برای هر مطلبی که در وب منتشر میکنید مهم است.
هر وقت دیدید مطلبتان طولانی شده، از المانهای گرافیکی برای خواناتر شدن آن استفاده کنید.
این کار را ممکن است با تغییر فونت، استفاده از تصاویر، بولتگذاری، کادربندی یا هر روش دیگری انجام دهید. مهم این است که در صفحات طولانی مخاطب بتواند به سادگی نگاهی به کل مطلب بیندازد و ساختار آن را درک کند که این نوع نگاه کردن را اصطلاحاً Skimming مینامند.
7- مفید بودن محتوای شاخص
فرض کنید کسی با سرچ در گوگل به سنگ زیربنا یا Cornerstone شما رسیده و قصد هم ندارد روی هیچ صفحهی دیگری کلیک کند.
حالت ایدهآل این است که در همان صفحه کمی کارش راه بیفتد و ایدههای کلی را در اختیارش قرار دهید.
البته رعایت این توصیه، همیشه امکانپذیر نیست. اما در شرایطی که میتوانید آن را رعایت کنید، در استفاده از آن تردید به خود راه ندهید. لینکهای فراوان و فرصت کلیک کردن و راهنمایی برای دسترسی به صفحات مختلف، ارزشمند است. اما ارزشمندترین حالت، این است که حتی بدون کلیک، کسی دست خالی از سایت شما بیرون نرود.
8- لینک دادن به سایتهای دیگر
افراد بسیاری میتوانید همین امروز بیابید که دانش سئوی آنها هنوز بر اساس نسل اول و دوم الگوریتمهای سئو شکل گرفته و درک چندانی از الگوهای رفتارشناسی مخاطب در موتورهای جستجو ندارند.
یکی از استعارههای خوب برای ارتباط کاربر با موتور جستجو، گفتگو است. کاربر در سرچهای متوالی با موتور جستجو حرف میزند.
فرض کنید عبارتی را جستجو کرد و به سایت شما رسید و محتوا برایش کافی نبود. در این حالت دوباره به سراغ موتور جستجو میرود و سایت دیگری را انتخاب میکند. در این حالت، موتور جستجو میفهمد که شما نتوانستهاید کار او را کامل راه بیندازید و به همین علت، مخاطب دوباره سوال خود را از موتور جستجو پرسیده است.
اگر مطمئنید مطلبی در سایت دیگری وجود دارد که مکمل بحث شما یا بهتر از بحث شماست، لحظهای در لینک دادن به آن در Cornerstone دریغ نکنید. قرار نیست همهی لینکهای شما داخلی باشد و با فشار و اجبار، بانس را کاهش دهید.
اینکه مخاطب از داخل Cornerstone یا سنگ زیربنا به لینک بهتری برود، بسیار ارزشمندتر از آن است که سایت شما را ترک کند. به گوگل سر بزند و به کمک آن، دوباره لینک بهتر را پیدا کند.
آیا تجربههای دیگری در زمینهی Cornerstone یا سنگ زیربنا دارید که آنها را با ما به اشتراک بگذارید؟